سازمان نظام دامپزشكي كشور طي اطلاعيهاي:
خبرگزاري فارس: در پي بروز مجدد ويروس تب خونريزي دهنده كريمه ـ كنگو در كشور، سازمان نظام پزشكي كشور طي اطلاعيهاي اعلام كرده است: تب كريمه كنگو در انسان 50 درصد كشندگي دارد.
به گزارش خبرگزاري فارس، در پي بروز مجدد ويروس تب خونريزي دهنده كريمه ـ كنگو ( CCHF) روابط عمومي سازمان نظام پزشكي كشور اطلاعيهاي صادر كرده است.
در اين اطلاعيه آمده است: تب خونريزي دهنده كريمه ـ كنگو ( CCHF) يك بيماري و عفونت ويروسي قابل انتقال بين انسان و حيوان است. CCHF يك مشكل و نگراني عمده بهداشت عمومي، در بيش از 30 كشور جهان در سه قاره آفريقا، آسيا و شرق اروپا با طيف وسيع و مختلف آب و هوايي و اقليمي است.
براساس مستندات تاريخي سابقه آن حداقل به 10 قرن پيش بر ميگردد. در كتاب ذخيره خوارزمشاه اثر شاگرد ابوعلي سينا جوزجاني به آن اشاره مفصلي شده و دامنه گسترش آن در آسياي غربي، علايم باليني و درمان را كامل توضيح داده است.
اين اطلاعيه ميافزايد: اولين مستندات مربوط به CCHF در عصر جديد در كشور ما به سال 1348 شمسي بر ميگردد كه يك پايان نامه MPH مربوط به مطالعه تب كريمه ـ كنگو در منطقه سراب آذربايجان شرقي روي جمعيت انساني و دامي مطالعه نموده است. در سال 1378 بيماري در اسنان در شهر كرد به اثبات رسيد.
اين اطلاعه ميافزايد: علايم باليني در انسان در ابتدا با شروع تب خود را نشان ميدهد و متعاقبا سردرد، درد مفاصل، درد پشتف معده درد، استفراغ، خونريزي از بيني، خونريزي زير جلدي و به عبارتي سندرم خونريزي دهنده كشنده با درصد مرگ و مير تا 50% خود را نشان ميدهد. ويروس به ميزبانان ( انسان و ساير پستانداران و شترمرغ) از طريق خونخواري كنههاي آلوده منتقل ميشود. علاوه بر گزش كنهها انسان ميتواند از طريق تماس مستقيم با خون، ترشحات و بافتهاي انسان بيمار و يا دام آلوده دچار عفونت و بيماري شود.
از سال 1945 ميلادي كه براي اولين بار در شبه جزيره كريمه در قاره اروپا، بيماري و عفونت شناسايي و تعريف شد تا كنون كانونهاي جهاني جديدي در سه قاره مورد اشاره بروز نموده است. همچنين در مناطقي كه قبلا بيماري رخ داده است، پس از مدتها كانونهايي حادث شده است به عبارت ديگر به معني كامل، تب خونريزي دهنده كريمه ـ كنگو يك بيماري ويروسي نوپديد و بازپديد قابل انتقال بين انسان و حيوان در سطح جهان است.
ويروس عامل بيماري در يك چرخه كنه مهرهداران كنه كه در حال گردش ميباشد و عامل بيماري از طريق تخم كنههاي آلوده به نسلهاي بعدي كنه انتقال مييابد و همچنين نوزادان غيرآلوده كنه با خونخواري از ميزبان آلوده ميتوانند ضمن كسب آلودگي، آن را به مراحل بعدي سير تكاملي كه انتقال دهند.
در اين اطلاعيه آمده است: بسياري از پستانكاران در مرحله ويرمي ( حضور ويروس در خون) ميتوانند ويروس را به كنهها انتقال دهند. پستانكاران كوچك، مانند خرگوش در صورت گزش نابالغ آلوده ميشوند، ميتوانند به عنوان ميزبان تكثير كننده ويروس اهميت ويژهاي را به خود اختصاص دهند. در صورت گزش نشخوار كنندگان اهلي مانند گاو، گوسفند و بز توسط كنه آلوده، فاز ويرمي ( حضور ويروس در خون) به مدت يك هفته گزارش شده است. اكثر گونههاي پرندگان در برابر عفونت مقاومند ولي در شتر مرغ آلوده شده از طريق كنه، ويروس در خون به مدت 4 ـ 1 روز در اندامهاي احشايي بيش از 5 روز گزارش شده است. ضمنا دامهاي آلوده فاقد علائم باليني مشخص ميباشند و دوره الودگي كوتاه ميباشد ( حدود يك هفته كه پس از آن اين دامها در مقابل آلودگي با ويروس ايمن ميشوند.
تشخيص سريع بيماري احتمال موفقيت پاسخ درماني را بالا ميبرد و مهمترين اصل در كاهش تلفات انساني است.
در پايان اين اطلاعيه آمده است: آموزش اختصاصي پزشكان، پرسنل بهداشتي بيمارستاني، دامپزشكان، آگاهيرساني به مسئولين بخش سياسي و اجرايي كشور، اطلاعرساني عمومي از طريق رسانههاي گروهي، آموزش و ترويج عمومي جهت گروههاي آسيبپذير نظير پرسنل بهداشتي و پرستاري و پرسنل دامپزشكي دامداران، سلاخان و كاركنان كشتارگاهي، كشتار دامها در كشتارگاههاي مجاز و صنعتي، نگهداري لاشه حداقل به مدت 24 ساعت و آلايش خوراكي به مدت 48 ساعت در برودت يخچالي، دوري از هر گونه كشتار دام خارج از كشتارگاه و يا خريد گوشت فاقد مهر دامپزشكي، بهسازي دامداراي سنتي، مبارزه با كنههاي ناقل در دامداريهاي نواحي آلوده، از اقدامات راهبردي و تاكتيكي براي محدودسازي يا كاهش كنترل اين بيماري است.