دوتا سرباز میرن کنار دریا یکی شون شنا بلد نبود می اوفته تو آب
دوستش که همراش بود نجاتش می ده.
عصری فرمانده ، سرباز دومی رو احضار می کنه و بهش می گه برای کار قهرمانانه ای که کردی ما می خواستیم بهت پاداش بدیم ولی متأسفانه برادری که صبحی نجاتش دادی به دلیلی که هنوز برامون مشخص نشده، با کمربند خودکشی کرد.
سرباز با لبخندی ملیحی گفت نه سردار خودکشی نکرده!
از آب که گرفتمش حسابی خیس بود با کمربند آویزونش کردم خشک شه